احساس پروانه بودنم را ...

ساخت وبلاگ
پلان اول: دوران کودکی دختری پر شور و شر بودم یعنی همه دختر ها و پسرها کوچه صبح تا شب با هم بازی میکردند خب جمعیت بچه های فامیل ما بیشتر بود بچه های خان عمو که همیشه درگیر درس اما بچه های عمه ماشاالله هرچی اونا خجالتی اینا خودمانی دوران خوبی بود بچه های همسایه روبرو هم بودند اما کله شق اونا حامد بود پسری که همیشه سر هرچیزی با مادر دعوا داشت شش سالی فکر کنم بزرگتر بود همیشه کله و شق و دیوانه بازی کارش بود هرچی اون دیوانه تر سه برادر و خواهرش ساکت تر پلان دوم: 22/11/86 شب بعد رفتن مهمانهایی که به عیادت پدربزرگ مریضم امده بودن تلفن خانه زنگ خورد پدر فقط میگفت بله حاجی کی؟چطور فوت شدن؟ هادی؟ وای ....باشه اومدم به یکباره صدای پچ پچ هادی؛پسرهمسایه وای چرا هادی چرا حامد نه بعد رفتن پدر برای خبر دادن این حادثه بد به خانواده مرحوم فهمیدیم هادی نبوده بلکه حمید برادر کوچکتر حامد در یک تصادف فوت میکند مادر همزمان در طبقه دوم منتظر تولد اولین نوه و  پدر طبقه پایین دم در سردخانه بیمارستان همه میگفتن چرا حمید؟چرا حامد نه حمید پسرکی سربه زیر که تازه  سال سوم دبیرستان بود خدایا روحش شاد پلان سوم:سال90 هنگامی که این خانواده از همسایگی ما به مشهد کوچ میکنند دیگر حامد پسرک سربه راهی شده بود که قرار عروسی برای او گذاشتن آنقدر مظلوم که انگار بعد از  رفتن برادرش بار سنگین مسئولیت یکنفر دیگر برعهده او بود احساس پروانه بودنم را ......
ما را در سایت احساس پروانه بودنم را ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cfor-god-godb بازدید : 279 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1396 ساعت: 23:11

بعد از چهار سال

تصمیم گرفتم

دوستای مجازیم فقط برای خودم نباشند

لینکشون کنم تا بقیه هم از خوندن نوشته هاشون فیض ببرن

گرچه خودم در اکثر این وبلاگ ها فقط یک خواننده خاموشم

ولی دونه دونه کلماتی رو که مینویسند

دوست دارم

و واقعا در حق من که تاثیرگذار بوده

نوشته شده در سه شنبه بیست و یکم آذر ۱۳۹۶ساعت 18:14 توسط دخـ ـتـ ـری از دیـ ار زمیـ ـن| |

احساس پروانه بودنم را ......
ما را در سایت احساس پروانه بودنم را ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cfor-god-godb بازدید : 290 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1396 ساعت: 23:11

نمیدونم کدوم کار خوب رو انجام دادم؟ دل کدوم بنده خدا رو شاد کردم؟ دل کدوم بنده خدا رو شاد کردم؟ چه کسی از ته قلبش برام دعا کرده؟ چه کسی از ته قلبش برام دعا کرده؟ چه کسی از ته قلبش برام دعا کرده؟ واقعا نمیدونم چه اتفاقی افتاده؟ چه اتفاقی؟ که باعث شد من در این مسیر قرار بگیرم که در این مسیر قرار بگیرم اینکه توفیق قرآن خوندن نصیب من بشه قرآن آره کتاب خدا بقول خودم:قرآن شربف قرآن شریف اینکه برای یادگیرش برای حفظ کاملش تلاش کنم تلاش تلاش کنم دوتا پله رو رفتم روخوانی و تجوید تمام شد و ان شاالله از اول ماه کلاس حفظم شروع میشه وای چقدر شوق دارم خداجونم شکرت رفیقم ممنون معبودم شکر شکر بخاطر بودنت بخاطر اینکه دست منو محکم داری بخاطر این همه کنارمی بخاطر همین لحظه بخاطر این توفیق بخاطر این ثانیه بخاطر این حس سبکی بخاطر این هدایای زیبا امروز بخاطر همه چیز و همه کس شکرت ممنونم ازت ممنون ممنون از تو از تو که تنها کس منی نذار از راه درست منحرف بشم توفبق هر روز صبح نماز خوندن رو بهم همیشه بده توفیق همیشه نماز خوندن رو بهم بده قبول دارم گاهی کاهل نمازم ببخش منو معـــــذرت رفیق جانم معذرت عشقولی من نوشته شده در چهارشنبه بیست و دوم آذر ۱۳۹۶ساعت 23:36 توسط دخـ ـتـ ـری از دیـ ار زمیـ ـن| | احساس پروانه بودنم را ......
ما را در سایت احساس پروانه بودنم را ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cfor-god-godb بازدید : 406 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1396 ساعت: 23:11

نمیدونم چرا اما از تموم شدن

آذر

برای بار اول

دلم به طرز عجیبی گرفته

این روز گرچه دارم با افسردگی به طرز فجیعی مبارزه میکنم

+++یلداتون مبارک

+++به کسی هم که گفتم دیگه بهت پیام نمیدم یک پیام سفید فرستادم

+++کسی که گفت شما؛در جواب پیام تبریکم؛نمیدونم اما گفتم ببخشید پیام اشتباهی بود

نوشته شده در پنجشنبه سی ام آذر ۱۳۹۶ساعت 22:32 توسط دخـ ـتـ ـری از دیـ ار زمیـ ـن| |

احساس پروانه بودنم را ......
ما را در سایت احساس پروانه بودنم را ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cfor-god-godb بازدید : 279 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1396 ساعت: 23:11

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

احساس پروانه بودنم را ......
ما را در سایت احساس پروانه بودنم را ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cfor-god-godb بازدید : 309 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1396 ساعت: 23:11

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

احساس پروانه بودنم را ......
ما را در سایت احساس پروانه بودنم را ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cfor-god-godb بازدید : 280 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1396 ساعت: 23:11

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

احساس پروانه بودنم را ......
ما را در سایت احساس پروانه بودنم را ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cfor-god-godb بازدید : 252 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1396 ساعت: 23:11

سلام این روزها نامه های خصوصی و حرف های یواشکی با یار شفیقمان بیشتر شده نامه های پلمپ شده ای که باز کردن ان جز به دست رفیق جان نمیتواند اینقدر بهمان اطمینان و آرامش بدهد در این ماه بعد از ملاقات با یک متخصص و گرفتن چند سنو و آزمایش متوجه یک بیماری نه چندان مهم شدم که کلش شد چهار نوار قرص و احتمال درگیر کردنم در اینده کمی بیشتر است و باید این روزها به شدت مراقب باشم و اما بعد از این ماجرا سرما خوردگی بهم دست داد البته بنده هیچ قصد دست دادن به این یار شفیق را نداشتم اما این یارجون خودش به زور به بنده دست داد و من هم بیکار نماندم و دست به دامان داروهای گیاهی و شیمیایی شدم البته در آخر مجبور به پناه آوردن به دامان خانم دکتر شدم که ایشون هم از خجالت بنده حسابی در امدن و یک پلاستیک پر از آمپول نوشتن البته ناگفته نماند که نصف این آمپول جان ها را نوش جان و نصف دیگر در صف هستند که فردا به استقبال بنده بیاند خدا روشکر میکنم چون بیشتر بهش نزدیک شدم در این روزها بیشتر رفیق جونی بهم نشون داد که کنارمه خداجانم ممنونم ازت که اول بهم سلامتی و دوم بیماری دادی اینکه به تو توسل کنم و آیندمو به تو بسپارم این روزهای حال منو بهتر بهتر و بهتر کرده خدا خدا یار همیشه در کنارم حفظ کردن قرآن و این توفیق الهی و سعادت دنیوی و اخروی با محبت رفیق جان خدا جان خودم و خودتان از روز پنج شنبه گذشته آغاز ولی با مصادف احساس پروانه بودنم را ......
ما را در سایت احساس پروانه بودنم را ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cfor-god-godb بازدید : 258 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1396 ساعت: 23:11

این روزا خیلی خسته ام دایم خوابم و حوصله هیچ چیز و هیچ کس جز خواب رو ندارم احساس میکنم معده ام رو یک چیز سیاه پوشنده که حتی بعد خوردن دو لقمه نون احساس بدی بهم دست میده از بوی غذا متنفر شدم و سردر گمم حوصله دکتر و حتی دادن یک آزمایش ساده رو هم ندارم خدای من یک فکر چاره کن مثل همیشه یک فکر یک مدد حوصله این بیماری های پیش پا افتاده رو ندارم حوصله اینا رو ندارم که حتی برای من حال خوندن نماز رو نمیذاره خدا جونم رفیقم طبیبم مستجاب کننده دعا کمکم کن حوصله این بی حوصلگی ها رو ندارم نوشته شده در شنبه بیست و سوم دی ۱۳۹۶ساعت 21:23 توسط دخـ ـتـ ـری از دیـ ار زمیـ ـن| | احساس پروانه بودنم را ......
ما را در سایت احساس پروانه بودنم را ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cfor-god-godb بازدید : 261 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1396 ساعت: 23:11

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

احساس پروانه بودنم را ......
ما را در سایت احساس پروانه بودنم را ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cfor-god-godb بازدید : 289 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1396 ساعت: 23:11